تعریف کادر بندی : به محل و چگونگی قرارگیری عناصر موجود در یک صحنه، در یک عکس یا تابلوی نقاشی٬ کادربندی گفته میشود.
کادر محدود کننده عناصر یک تصویر است یعنی تمامی اجزای یک عکس رادر داخل یک کادر محدود میکنیم که بیننده همه چیز را داخل یک کادر مشاهده کند.
انواع کادر
کادر مستطیل افقی
کادر مستطیل عمودی
کادر مربع
کادر مستطیل افقی
به این کادر ، کادر منظره (Landscape ) گفته می شود.
زمانی که سوژه یا موقعیت ما در امتداد خط افق گسترده شده و در یک خط افقی آنها مشاهده میکنیم از کادر مستطیل افقی استفاده میکنیم .بیشتر برای زمانی که از منظره ها ، چشم اندازها یا زمانی که فضایی بازیکه موقعیت را به نمایش بگذاریم از کادر مستطیل استفاده میکنیم
در این کادر اگر نقطه ای را درنظر بگیریم آن نقطه به صورت افقی و به سمت چپ و راست حرکت می کند
بنابراین چشم ما در تصویر یک خط افقی را دنبال می کند. این کادر بیشتر حس سکون و آرامش را القا می کند و تاکید بر فضای بیشتر دارد و حس راحتی و غوطه ور شدن در موقعیت را منتقل میکند.
کادر مستطیل عمودی
زمانی که موقعیت ما یک موقعیت عمودی و سوژه ما در راستای عمودی و ستونی قرار گرفته از کادر مستطیل عمودی استفاده میکنیم.
مثلا ، زمانی که از درختان ، آبشارهاو … و از سوژهای که به صورت عمودی می بینیم میخواهیم عکاسی کنیم بهتر است از کادر عمودی استفاده کنیم
در این کادراگر یک نقطه را در مرکز عکس در نظر بگیریم آن نقطه فقط می تواند به صورت عمودی و به سمت بالا و پایین حرکت کند، بنابر این چشم ما در تصویر یک خط عمودی را دنبال می کند. کادر مستطیل عمودی پویاتر و زنده تر از کادر مستطیل افقی است و حس جنب و جوش، حس استقلال ، برتری ، گاهی اضطراب ، انرژی و قدرت بیشتری را به ما القا می کند و سوژه خیلی پویاتر به نظر می آید.
کادر مربع
گاهی در موقعیت های که قرار داریم سوژه های ما چه بصورت افقی چه به صورت عمودی بطور تساوی دارای جذابیت هستند
در این زمان می توانیم از کادر مربع استفاده کنیم البته دوربین عکس را به صورت افقی یا عمودی ثبت میکند و ما با کراپ کردن به صورت کادر مربع در میاوریم و جذابیت عکسمان را در آن موقعیت کادر مربع بیشتر میکنیم.
این نوع کادربندی جزو کادر های استاندارد و مستطیل شکل نیست و در بسیاری از مواقع قابل استفاده نمی باشد.
مساوی بودن چهار ضلع آن باعث می شود که چشم بیننده را به خود مشغول و نظر آن را جلب کند. کادربندی مربع آرامی، بی تحرکی، سکون حس وحدت ، نظم ، یکپارچگی و تعادل را نشان می دهد، در کادر مربع چشم بیننده به مرکز کادر جلب می شود بنابراین باید در قرار دادن عناصر در قاب توجه کنیم.
عوامل تعیین کادر
موضوع
عوامل هدایت کننده چشم
موضوع
حالت کلی موضوع در انتخاب کادر مؤثر است.
انتخاب کادر باید با حالت پذیرفته شده طبیعی موضوع که در نهایت به راحتی مورد پذیرش چشم بیننده قرار می گیرد متناسب باشد.
هنگامی که عوامل عمودی متعدد می شوند و در سطح افق گسترش می یابند کادر مستطیل افقی مناسبتر است.
عوامل هدایت کننده چشم
از این نمونه می توان به جهت دید و یا سمت حرکت موضوع ،خطها ، سطحها و تاریکی ها و روشنایی ها اشاره کرد.
عناصر مهم کادربندی در عکاسی
رعایت قانون یک سوم
نوعی ترکیببندی است که در آن عناصر مهم یک عکس در طول یک شبکه ۳ در ۳ قرار داده میشوند. به این صورت تصویر به ۹ قسمت تقسیم میشود. برای بسیاری از عکاسان، این نوع ترکیببندی، یک راه اساسی برای ساختار بخشیدن به عکسها و جذابتر کردن آنهاست.
عکاس با استفاده از قانون یک سوم ، چهار خط را در عکس خود تصور میکند که در اثر ایجاد این خطوط، چهار نقطه متقاطع به وجود میآید. عناصر مهم درون یک قاب باید در نقاط تقاطع این خطوط قرار گیرند و یا هنگام عکاسی از سوژههایی مانند یک درخت یا منظرهای از افق که از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند، قانون یک سوم میگوید که آنها باید در امتداد یکی از این چهار خط قرار گیرند.
استفاده ارتقارن
تقارن ویژگی یک شئ یا عکس است که دوطرف آن یکسان و نسبت به خط میانی متضاد باشد تقارن، چیزی است که صحنه را در توازن و هارمونی قرار می دهد و ترکیب بندی را برای چشم خوش آیند تر می سازد.
استفاده از تقارن برای ما بسیار خوشایند است مثلا صندلی های که دور میز میچینیم متقارن هستند پس در عکس هم همین قانون وجود دارد
حتما از پل عابرپیاده ، راهروها ، راه پله ها که متقارن هستند عکاسی کنید و ببنید چقدر درتمرکز بر روی سوژه ای که در وسط کادرتان قرار دارد تاثیر دارد.
استفاده از خطوط راهنما
خط ها یکی از اساسی ترین و همچنین ساده ترین عناصر در عکاسی هستند.
ولی اجازه ندهید که شما را فریب دهند خطوط انواع مختلفی دارند؛ گاهی چیدمان عکس را مشخص می کنند و در زمان های دیگر برای بخش بندی عکس حد و مرز ایجاد می کنند.
علاوه بر این، خطوط روی حس هیجانات و ساختار عکس تاثیرگذار هستند.
یکی از تاثیرات واضح خطوط این است که چشمان بیننده را هدایت می کنند.
آنها، نگاه بیننده را از یک قسمت عکس به قسمت دیگر هدایت می کنند؛ معمولا این جابه جایی از پیش زمینه به پس زمینه انجام می شود.
خطوطی که در طول عکس از گوشه ای به گوشه ی دیگر کشیده می شوند و یکپارچگی عکس را حفظ می کنند.مرسوم ترین خطوطی که در عکس ها استفاده می شوند، جاده ها، رودخانه ها، درهها و … هستند.
پر کردن ازفضای منفی
به عبارت ساده، فضای منفی ناحیه ای است که سوژه اصلی را در عکس شما احاطه می کند (سوژه اصلی تحت عنوان «فضای مثبت» شناخته می شود). فضای منفی در عکاسی شاید مهمترین جنبه ای باشد که به موضوع شما عنصر جذابیت را می افزاید و توجه بیننده را به خودت جلب می کند. فضای منفی اساسا فضایی است که عنصر اصلی یک تصویر را احاطه کرده است. فضای منفی در یک تصویر، شما را مجبور می کند که بیشتر به ترکیب بندی عکس توجه کنید و به شما کمک می کند شکل ها و اندازه ها را با دقت بیشتری ببینید.
(وقتی عکاسی میکنید بالای سوژه یا بغل ، پشت وجلوی سوژه را خالی نگذارید مگر اینکه از عمد این کار را انجام دهید که معنای خاص خودش را دارد این فضا را زیاد خالی نگذارید اگر گذاشتید دانسته خالی بگذارید)
خط افق در تصویر
وجود خط افق در تصویری از منظرهَ، باعث ایجاد عمق و بعد در آن می شود از طرف دیگر بر جذابیت صحنه نیز خواهد افزود. هنگامی که فضای حاکم زمین است خط افق طبعاً در بالای کادر قرار می گیرد. اگر خط افق در پایین کادر باشد سبکی و راحتی در تصویر القا می شود و نگاه بیننده توجه کمتری به پایین کادر می کند.
واقع شدن خط افق در وسط کادر در صورتی است که آسمان و زمین به یک نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند
و عموماً سکون و آرامش زیاد را تداعی می کند به شرط آنکه عوامل شلوغ و پرتحرک در عکس قرار نگیرد.
زاویه های مختلف را امتحان کنید
یادگیری چگونگی زاویه در عکاسی برای موفقیت شما در عکاسی بسیار مهم است.
وقتی شما به مخاطبتان یک چشم انداز متفاوت ارائه میدهید، احساساتی را ایجاد میکند که باعث میشود آنها بهتر ارتباط برقرار کنند.
همیشه از یک زاویه عکاسی نکنید زاویه ها تون رو عوض کنید و زوایا مختلف را امتحان کنید
و در نهایت عکس های متفاوت و بهتری بگیرید.
عمق میدان
عمق میدان در واقع فاصله قابل مشاهده بین نزدیکترین و دورترین نقاط یک عکس یا یک سوژه است که با ماهیت تمرکز دقیق (وضوح) اندازه گیری می شود. هرچه این فاصله بیشتر باشد عمق میدان عمیق تر و هرچه این فاصله کمتر باشد، عمق میدان کمتر خواهد بود. با استفاده از این روش عکاسان می توانند میزان فوکوس روی موضوع یا سوژه اصلی مورد علاقه خود را در عکس مشخص کنند.